

امروزه حرکت به سوي توسعه پايدار به عنوان اصلي انکارناپذير، در ميان تمامي کشورهاي جهان پذيرفته شده و براين اساس الگوهاي مناسب برنامه ريزي تهيه و تدوين شده است. در اين ميان نقش و اهميت آمارهاي صحيح و بهنگام بيش از پيش آشکار شده است. آمارهاي رسمي در تمام نقاط دنيا به سه شيوه آمارثبتي، سرشماري و انجام طرح هاي نمونه گيري به دست مي آيد. از آنجا که توليد اين آمارها به ويژه سرشماري ها و آمارهاي ثبتي نقش بسزايي در محاسبات و نتايج پيش بيني هاي جمعيتي دارد و ماحصل نتايج پيش بيني هاي جمعيتي پايه و اساس برنامه ريزي هاي اجتماعي و اقتصادي را شکل مي دهد، بنابراين در ادامه به چالش هايي که در داده هاي سرشماري و آمارهاي ثبتي وجود دارد، اشاره مي شود:

۱- در دهه هاي اخير، توليد آمار رسمي به طور کلي به دو روش سرشماري هاي سنتي و سرشماري هاي ثبتي مبنا متداول شده است. در برخي کشورها ترکيبي از دو روش به کار گرفته شده است. در کشورهاي توسعه يافته، توانايي و نگهداري و به روزرساني مناسب آمارهاي ثبتي موجب شده است که اين گونه کشورها بتوانند سرشماري ها را به طريق ثبتي به اجرا درآورند. در حالي که کشورهايي که فاقد چنين توانايي هستند راهي جز اجراي سرشماري هاي سنتي ندارند. سرشماري هاي سنتي نياز به نيروي اجرايي و هزينه فراواني دارد، در حالي که منابع اغلب کشورها محدود بوده و همچنين تمايل مردم به همکاري کاهش يافته است. بنابراين در صورت مهيا بودن بسترهاي لازم، سرشماري ثبتي مبنا به عنوان راهکاري مناسب براي توليد آمار رسمي شناخته شده است. اين روش بيشتر بر داده هاي موجود متکي است.

البته بهينه سازي استفاده از منابع به معناي تلاش براي انجام سرشماري کاملا مبتني برآمارهاي ثبتي نيست. با توجه به اهميت کيفيت اطلاعات، به جاي انتخاب يک روش، در بيشتر کشورها به منظور کاهش هزينه هاي اجرايي و مشکل بار پاسخگويي، در آغاز راه ترکيبي از هر دو نوع سرشماري استفاده شده و به تدريج، در طول زمان همگام با بسترسازي و ايجاد زيرساخت هاي لازم به سمت سرشماري ثبتي مبنا سوق يافته اند. در اين حالت، سيستم آماري صرفا سيستم سرشماري نيست، بلکه يک سيستم اطلاعات سرشماري است که در آن داده ها فراوان و تفصيلي هستند. به علاوه برخلاف اين تصور که سرشماري به عنوان تصويري از وضع موجود تلقي مي شود و در فاصله هاي زماني تعريف شده اجرا مي شود، سرشماري را مي توان مجموعه آماري داراي پويايي و حساسيت مداوم دانست که سير و روند وقايع را به نمايش مي گذارد و روند وضع موجود را در فواصل زماني کوتاه به دست مي دهد. بنابراين با نگاهي به تجارب ساير کشورها و نيز شرايط کنوني ايران براي اجراي سرشماري هاي آتي اعمال تغييراتي در روش اجراي سرشماري اهميت مي يابد. بررسي ها نشان مي دهد هنوز در ايران بسترهاي لازم براي اجراي سرشماري ثبتي مبنا به طور کامل فراهم نيست. اما مي توان به تدريج با ايجاد بسترهاي مناسب از روش کاملا سنتي خارج شد و به سوي روش هاي جديد و نوين گام برداشت. بديهي است تحقق چنين هدفي فرض محال نيست، بلکه نياز به عزم ملي و تلاش فراوان همه افراد جامعه به ويژه در سطوح عالي مديريتي و بين سازماني و نيز کارشناسي دارد. اطلاعاتي که از اين روش توليد مي شود، به روز و با کيفيت مطلوب بوده، ضمن آنکه کل نظام آماري کشور را در برگرفته و به پراکندگي ارائه اطلاعات آماري و نيز تناقضات در ارائه ارقام و شاخص هاي مختلف توسط سازمان هاي مختلف کشور، خاتمه خواهد داد. بديهي است توليد اطلاعات جمعيتي به طور موازي از دو پايگاه اطلاعاتي ثبتي و سرشماري مي تواند با غنا بخشيدن به اطلاعات جمعيتي، راه را براي پيش بيني هاي معتبر و دقيق تر جمعيت و در نتيجه توسعه اقتصادي و اجتماعي کشور هموار کند.

۲- در حال حاضر بزرگ ترين چالش آمارهاي جمعيت در ايران نبود آمار رسمي جامع و قابل ارائه از مهاجرت ها، به ويژه مهاجرت هاي بين المللي است. در مطالعات جمعيت شناسي آمارهاي مهاجرت داراي کاربرد فراواني بوده و به ويژه در پيش بيني هاي جمعيتي و تدوين فرضيه هاي مهاجرت لازم و ضروري است. در اين راستا جمعيت شناس بايد تغييرات ميزان مهاجرت را از زماني به زمان ديگر، مورد مطالعه و بررسي قرارداده و به مدد آنها و نيز با توجه به سياست هاي مهاجرتي در پيش بيني ها، گذشته نگري ها و آينده نگري هاي جمعيتي فرضيات مهاجرتي را با دلايل مستدل و محکم ارائه کند. بررسي منابع مختلف نشان مي دهد تاکنون در ايران آمارکامل و مناسبي در زمينه مهاجرت بين المللي توليد نشده است، درحالي که اين آمار و بررسي شاخص هاي مرتبط برآن اهميت بسزايي در سياست گذاري ها و برنامه ريزي ها در سطوح کلان و خرد کشور دارد. هرچند از طريق سرشماري هاي عمومي نفوس و مسکن بخش کوچکي از آمار مهاجرت بين المللي توليد مي شود اما با توجه به محدوديت هاي سرشماري اين آمار، آمار کامل و دقيقي نيست و تا زماني که با آمارهاي ثبتي تلفيق نشود، نمي تواند در برنامه ريزي هاي مختلف اثر بخش باشد. مطالعات حاکي از آن است که ايران در بستر تاريخي خود همواره در معرض جابه جايي و مهاجرت هاي خارجي بوده و در دوران معاصر بر ابعاد، اهميت و پيچيدگي آن افزوده شده است. انتظار مي رود مهاجرت بين المللي در ايران افزايش يابد اما تاکنون آمار کاملي در اين زمينه در کشور توليد نشده است.

۳- بررسي آمارهاي موجود در زمينه مهاجرت داخلي در ايران نيز نشان مي دهد آمارهاي رسمي غني نيست، زيرا فقط بر نتايج سرشماري هاي عمومي نفوس و مسکن متکي است. نتايج سرشماري ها به دليل خود اظهاري بودن، احتمال خطاي پاسخ از طرف پاسخگو، محدوديت هاي سرشماري در نحوه طراحي سوالات مهاجرت (محدود شدن به چند پرسش کلي) و نيز عدم دسترسي به افرادي که از کشور خارج شده اند از دقت و پوشش لازم برخوردار نيست.
۴. آمار ثبتي وقايع حياتي چهارگانه يعني ولادت، فوت، ازدواج و طلاق فقط براي جمعيت ايراني توليد شده و براي اتباع خارجي مقيم ايران توليد نمي شود. ثبت وقايع حياتي توليد شده براي جمعيت ايراني نيز هنوز از دقت و پوشش کامل برخوردار نيست. به ويژه هنگامي که اطلاعات در سطوح جغرافيايي مختلف مانند مناطق شهري و روستايي و به تفکيک استان مورد نياز باشد، داده ها در بسياري موارد غير قابل قبول است.
۵- همان گونه که اشاره شد از گذشته تاکنون در ايران آمارهاي ثبتي مواليد و به ويژه مرگ و مير از پوشش لازم برخوردار نبوده است. بنابراين متوسط رشد طبيعي سالانه جمعيت به ويژه در سطوح مختلف جغرافيايي هنوز دقت لازم و کافي را ندارد. البته از اواخر دهه ۱۳۸۰ به بعد، به دليل بهبود پوشش ثبت مواليد و تا حدودي مرگ و مير، رشد طبيعي در مقايسه با سال هاي قبل از آن قابل قبول تر به نظر مي رسد. اما هنوز نمي توان از آن به عنوان يک منبع غيرمستقيم براي توليد آمار مهاجرت بين المللي استفاده کرد.

خلاصه کلام اينکه از آنجا که برآوردها و پيش بيني هاي جمعيتي نيز خود به عنوان يکي از روش هاي مهم توليد آمار جمعيت در فواصل بين سال هاي سرشماري ها و پس از آن محسوب مي شود، آگاهي و دانش آماري کاربران نسبت به برآوردها و پيش بيني هاي جمعيتي اهميت بسزايي دارد. بديهي است آينده جمعيت را مي توان پيش بيني کرد و اين امر غيرممکن نيست، هرچند نمي توان با قطعيت گفت اين پيش بيني ها به طور کامل رخ خواهد داد و نيز نبايد با قاطعيت پيش بيني ها را رد کرد.
اين مقاله در روزنامه دنياي اقتصاد به آدرس زير منتشر شده است:
http://www.magiran.com/npview.asp?ID=3806273&ref=Author


به طور خلاصه، آمار مهاجرت بين المللي به دنبال پاسخگويي به سوالاتي در مورد تعداد جمعيت مهاجر و ويژگي هاي مهاجران است :
الف-تعداد
- تعداد مهاجران وارد و خارج شده از کشور در زمان معین چه مقدار است؟
- در کشور چه مقدار از نیروی کار را، مهاجران وارد شده تشکیل می دهند و در مقابل مهاجرانی که از کشور خارج مي شوند چه تعداد از نیروی کار کشور هستند؟
- نسل دوم مهاجران خارج شده از کشور که در خارج از کشور متولد شده اند اما اصالت و ريشه ي ایرانی دارند، چه تعداد است؟
- اتباع ايراني که در خارج از کشور زندگی می کنند، چه تعداد هستند؟
- تعداد افرادی که سالانه از مرزهای کشور به قصد اقامت دائم خارج می شوند، چه تعداد هستند؟
- تعداد واقعي اتباع خارجی که در ايران سکونت دارند، چقدر است؟

ب- ويژگي هاي مهاجران
- کشورهای مبدا و مقصد؟
- تابعيت؟
- سن و جنس؟
- قومیت؟
- دلایل جابه جایی؟
- مهارت ها و مشاغل؟
- تحصیلات؟
- وضع زناشویی؟

در ايران، تمام اين سوالات بدون جواب باقی مانده به دلیل این که آمار مهاجرت بين المللي در دسترس نیست و در برخی موارد اطلاعات جمع آوری شده، اما به دلیل عدم ارائه تعاریف و طبقهبندی استاندارد و معتبر، داده ها پردازش، استخراج و منتشر نشده است. درحالي كه در سطح جهاني و همگام با افزايش جمعيت و تغييرات شرايط زندگي گرایش رو به رشدي در مهاجرت های بین المللی ملاحظه مي شود. انتظار مي رود در آينده آمار مهاجران بين المللي افزايش يابد، كه در اين مورد كشور ايران نيز مستثني نخواهد بود.
بديهي است چنانچه کشوری آمار درستي از مهاجران خود نداشته باشد، نمی تواند ارزیابی مناسبي بر مهاجران انجام دهد. بنابراین در چنین مواردی اهداف و سیاست های مربوط به مهاجرت مبهم باقي مانده و درنتيجه بودجه و اعتبار اختصاص داده شده برای این موضوع منطبق با واقعیت نمی باشد. سیاست مهاجرت، اگر با داده های کمی قابل اعتمادي، پشتیبانی نشود و مرجع آماری معيني نداشته باشد، تنها اتلاف وقت و هدردادن بودجه و سرمایه ملي خواهد بود.


مهاجرت بر پویایی جمعیت اثر میگذارد و ویژگیهای جمعیتی و ترکیب قومی و مذهبی آن را نيز متاثر میسازد. علاوه بر اين مهاجرت، نقش عمدهای در تحولات بازار کار ایفا میکند. در اغلب مواقع آمارهای مهاجرت در برنامهریزیهای سیاسی، اجتماعی و امنیتی اهمیت مییابند. در سالهای اخیر تاثیر مهاجرت بر سلامت و بهداشت جوامع مقصد نیز مورد توجه قرار گرفته است. پیشبینیهای جمعیت بدون داشتن آمار مهاجرت کیفیت و مطلوبیت لازم را ندارند. امروزه، درآمد مهاجران تاثیر قابل توجهی برتولید ناخالص داخلی و درآمد بسیاری از کشورهای جهان دارد. چنانچه کشوری آمار دقیقی از مهاجران نداشته باشد، نمیتواند وضعيت مهاجران کشور خود را ارزيابي نمايد. در نتيجه سیاستهای مربوط به مهاجرت مبهم بوده و بودجه اختصاص داده شده برای این موضوع منطبق با واقعیت نمیباشد. بديهي است كه سیاستهای مهاجرت، اگر با دادههای قابل اعتماد پشتیبانی نشود و مرجع آمار رسمي نداشته باشد، نتیجهی آن اتلاف وقت و ضربه مهلك به سرمایه ملي محسوب ميشود. با وجود اين آمار مهاجرتهای بینالمللی، در بسیاری از کشورها به ويژه كشورهاي كمتر توسعه يافته و نيز درحال توسعه ناقص و غيرقابل قبول است.

ايران نيز از چنين مشكلي مستثني نيست. بزرگترین چالش آمارهای جمعیت در ایران عدم وجود آمار رسمی و قابل ارائه از مهاجرت ها به ويژه مهاجرتهاي بین المللی است. مطالعات حاكي از آن است كه ایران در بستر تاریخی خود همواره در معرض جابهجاییها و مهاجرتهای خارجی بوده و در دوران معاصر بر ابعاد، اهمیت و پیچیدگی آن افزوده شده است. در چند دهه اخیر ایران به عنوان یکی از کانونهای مهم مهاجرتی در منطقه خاورميانه محسوب ميشود. از يك طرف در سالهاي اخیر ورود تعداد قابل ملاحظهاي مهاجر و پناهنده از کشورهای همسایه (به ویژه افغانستان) به ایران و از طرف ديگر خروج تعداد زیادی از جمعيت ایرانی به ويژه جوانان تحصيل كرده به کشورهای پیشرفته جهان قابل تامل و بررسي است. بنابراين آگاهي و شناخت دقيق نسبت به آمار مهاجران بين المللي با توجه به جابهجاييهاي جمعيتي در ايران اهميت موضوع را بيش از بيش گوشزد مينمايد.

اين مقاله در كنفرانس بين المللي مهاجرت سال 1394، به صورت پوستر ارائه شد.
اخیرا مهاجرت ژنهاي هوشمند بهعنوان يك نظريه جديد مطرح شده است. براساس اين نظريه نه تنها نخبگان[1] كشور كه ثروت ملي ميباشند از دست ميروند بلكه پس از گذشت قرنها از نظر ژنتيكي كشورهاي نخبهپذير (مقصد) به جوامع نخبه تبديل خواهد شد و درصد ژنهاي هوشمند آنها به شكل گستردهاي افزايش مييابد. لذا در زمينه توليد علم، فن و فنآوري همچنان پيشتاز خواهند بود. در نتيجه كشورهاي نخبهگريز (مبدأ) روزبهروز فقيرتر شده و به دليل همين فقر، وابستهتر ميشوند و تعادل جهاني با شدت بيشتري به هم ميخورد. به عبارتی هر نخبه ای که از کشور خارج میشود، یک ژنوم هوشمند از کشور خارج میشود و با زندگی در کشوری دیگر و ازدواج و تولید نسل
در آن جا به تکثیر ژن های هوشمند آن کشور کمک می کند.

از آنجایی که مردم ایران زمین به عنوان افراد باهوش و بااستعداد شناخته شده اند. بنابراین بهترین سیاست، برای داشتن جمعیتی خلاق این است که با برنامه ریزی مناسب مانع از خروج جمعیت نخبه، متخصص و کارآمد از کشور شد. در حال حاضر، ضرورت دارد، موضوع حفظ، صيانت و كرامت نخبگان بهعنوان يك پروژه ملي تعريف شود و عوامل دافعهزا رفع گردد.

کارشناسان سازمان بهداشت جهانی بر اين باورند که فرار مغزها و نخبگان از هر کشوری فقط خروج چند نفر از کشور نيست، بلکه به معنای خروج ژنهای باهوش از مرزهای علمی هر سرزمينی است.
عوامل متعددى در بسترسازى براى فرار مغزها موثر است،حداقل دو دسته عوامل اقتصادي و اجتماعي را ميتوان ريشههاي اصلي فرار مغزها به شمار آورد. اين عوامل در وضعيت جديدي كه جهاني شدن فراروي بازار كار بينالمللي قرار داده است از طريق گسترش پيوندها و ارتباطات ميان عرضه و تقاضاي كار در عرصه جهاني شدن، باعث شده كه متخصصان بتوانند با سهولت بيشتري وارد بازار كار جهاني شوند.

در ميان عوامل اقتصادي مهمترين عامل، تفاوت چشمگير ميزان دستمزد متخصصان در كشورهاي در حال توسعه و كشورهاي توسعه يافته است، كه بيانگر امكان دستيابي به سطح رفاه و شرايط اقتصادي به مراتب بهتري براي آنان، در صورت مهاجرت آنان به كشورهاي توسعه، يافته است.

در ميان عوامل اجتماعي از آنجايي كه نخبگان هر جامعه جدا از رفاه اقتصادي به آزاديهاي اجتماعي، سياسي و فرهنگي و نيز يك چشمانداز با ثبات براي خانواده و فرزندان خود اهميت زيادي ميدهند، بايد گفت کمبود آزاديهاي اجتماعي، سياسي و فرهنگي به گونهاي كه در بستر اين آزاديها، نخبگان بتوانند استعدادهاي ذهني و روحي خود را شكوفا ساخته و به عبارت ديگر نيازهاي روحي خود را به خوبي برطرف سازند، از ديگر عوامل مهم مهاجرت گسترده نيروي انساني متخصص بوده است.
[1] نخبه فردی باهوش، مستعد، خلاق، کارآفرین و دارای نبوغ فکری میباشد که با فعالیت ذهنی خود و ایجاد نوآوری به رشد و توسعه کشور سرعت میبخشد. نخبگان میتوانند امور را بهتر انجام داده و قدمهای موثری در رفع مشکلات محیط، جامعه و کشور خود بردارند.(موسوی، میرفضل اله- "بررسی امکان ارتقاء علمی ایران به ده کشور اول تولیدکننده علم در جهان"، مجله رهیافت، فصلنامه علمی- پژوهشی، شماره 30، صص30-48، چاپ بیست ویکم و بیست و دوم، سال 1382)
در هر کشوری مهاجرت و باز توزیع جمعیت از عوامل مهمی است که برنامه ریزان و
سیاستگزاران برای کنترل جمعیت، جهت دادن به جابجایی های جمعیتی و نیز هدایت
جمعیت به سوی قطب های مختلف اقتصادی به آن توجه دارند. پدیده ی مهاجرت را
می توان از ابعاد گوناگون جمعیتی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مورد مطالعه قرار
داد. در جمعیت شناسی مهاجرت به طور عام عبارت است از تغییر محل اقامت فرد از
یک نقطه به نقطه دیگر. مهاجرت دارای ابعاد گوناگونی می باشد. مهاجرتها را می توان
به دو گروه عمده مهاجران داخلی و مهاجران خارجی و یا بین المللی تقسیم کرد. به
بیانی دیگر مهاجرت ممکن است داخل یک کشور یا بین کشورهای مختلف باشد. اگر
جابجایی جمعیت در داخل مرزهای سیاسی یک کشور انجام شود، آن را مهاجرت
داخلی می نامند و اگر مبدا و مقصد مهاجرت دو کشور مختلف باشد، مهاجرت
بین المللی خوانده می شود.
آمارهای مهاجرت در مطالعات جمعیت شناسی دارای کاربرد فراوانی بوده و به ويژه
در پيش بيني هاي جمعيتي و تدوين فرضيه هاي مهاجرت لازم و ضروری است. در این
راستا جمعیت شناس می بایست تغييرات میزان های مهاجرت را از زماني به زمان
ديگر، مورد مطالعه و بررسي قرارداده و در پيش بيني ها و آينده نگري هاي جمعيتي
فرضيات مهاجرتی را با دلايل مستدل و محكمي ارائه نماید. بررسی ها نشان می دهد
که هنوز در ایران آمارهای قابل اعتمادی در مورد آمار مهاجرت به ویژه آمار مهاجرت
خارجی وجود ندارد.

تحقیق حاضر پژوهشی کاربردی است. به عبارتی با توجه به اهميت آمار مهاجرت در
پژوهش ها، برنامه ریزی ها و سیاستگذاری های جمعيتي از يك سو و عدم دسترسی
به آمارهای مهاجرت بین المللی از سوي ديگر، در مقاله ی حاضر سعی شده پس از
تعریف مهاجرت، انواع مهاجرت، منابع آمارهای مهاجرت در کشور را معرفی و در کنار آن
چالش های موجود در این زمینه را تشریح نماید و در نهایت ضرورت هماهنگی هرچه
بیشتر کمیته بخشی آمار جمعیت را منعکس نماید. نتیجه اینکه نظام های اطلاعاتی در
هر سرزمینی به عنوان اعضای حسی مدیریت عمل می کنند و سیاستمداران را در
ترسیم نمای فعلی و دورنمای راهبردی کمک می نماید. لذا یک نظام اطلاعاتی مناسب
می تواند، شواهد لازم را برای تصمیم گیری و عملکرد مدیریت فراهم سازد. حاصل یک
نظام اطلاعاتی مطلوب، شاخص هایی هستند که هم می توانند داده های خام را به
اطلاعات مفید تبدیل نمایند و با توانایی خود زمینه را برای مقایسه خدمات ارائه شده
و امکانات مختلف هموار کنند.
کلید واژه: انواع مهاجرت- مهاجرت بین المللی- نظام آمارهای ثبتی- کمیته بخشی آمار جمعیت
این مقاله در پنجمین همایش انجمن جمعیت شناسی ایران به صورت پوستر ارائه شده است.همچنین در هفته نامه خبری تحلیلی برنامه شماره ۳۶۶ با عنوان "ضرورت روش های اصلاح تولید آمار مهاجرت در کشور" منتشر شده است.
برای مشاهده کامل متن این مقاله به لینک زیر مراجعه کنید.
http://www.spac.ir/barnameh/Barnameh%20gozashteh/366/barname%20366.pdf
الهام فتحی

همگام با آغاز توسعه ی اقتصادی در هر کشوری، مهاجرت داخلی عنصر مهمی در
رشد جمعیت آن کشور محسوب می شود. به خصوص در مناطقی که مهاجرپذیر
هستند، فرصت های شغلی، دستمزدهای بهتر، امکانات تحصیلی و سایر عوامل
باعث جذب جمعیت از سایر مناطق می شوند.
از دیدگاه اقتصادی، مهاجرت ها اعم از مهاجرت های داخلی و خارجی، مکانیزمی
برای بازتوزیع نیروی کار می باشد. همچنین ایجاد فرصت های شغلی در مناطق مختلف
یک سرزمین می تواند بر پراکندگی و توزیع جمعیت آن منطقه تاثیرگذار باشد.
با نگاهی اجمالی به پراکندگی جمعیت در کشور می توان به این واقعیت پی برد که
تراکم جمعیت در مناطق مختلف کشور بسیار متفاوت می باشد، به گونه ای که از نظر
استانی بیشترین تراکم جمعیت در سال 1385 در استان تهران با مقدار 713 و کمترین
تراکم در استان سمنان با مقدار 6 نفر در هر کیلومترمربع بوده است. بدیهی است وجود
منابع و امکانات در قسمت هایی از کشور باعث تمرکز و تراکم جمعیت و تعدادی از
شهرهای بزرگ و مهم شده است (ازجمله پایتخت)، درحالی که در نقاطی دیگر به
دلیل عدم دسترسی به منابع و امکانات مختلف اجتماعی، فرهنگی و... در زمره
نقاط دفع کننده جمعیت محسوب می شوند. البته نقش عوامل طبیعی و موانع
جغرافیایی را نیز نباید در این جابه جایی ها نادیده گرفت. صرف نظر از عوامل طبیعی
به نظر می رسد از جمله عوامل مهم جذب جمعیت در یک منطقه وجود فرصت های
شغلی، دسترسی به امکانات رفاهی، اجتماعی، فرهنگی و .. باشد. از این میان
فرصت های شغلی نقش ویژه ای در جابه جایی های جمعیتی ایفا می نمایند.
بنابراین بررسی حرکت های جمعیتی در کشور از یک سو و بررسی وضع اشتغال
از سوی دیگر برای هرگونه برنامه ریزی و حرکت به سوی توسعه اقتصادی اجتماعی
ضرورت می یابد. به عبارتی بررسی رابطه ی بین مهاجرت و اشتغال می تواند همچون
چراغی روشن راه را برای آینده نگری و برنامه ریزی ها و نیز بازنگری برنامه ها و ایجاد
فرصت های اشتغال در کلیه نقاط کشور هموار نماید.
هدف از مقاله ي حاضر ارائه تصوير و تحليلي از رابطه ی مهاجرت داخلی (بین استانی)
و نیروی کار در کشور براساس نتایج عمومی نفوس و مسکن سال 1385 می باشد.
روش تحقيق مطالعه ي اكتشافي و کاربردی مي باشد. اين تحقيق پس از معرفی
ديدگاه اقتصادی مهاجرت، مفاهيم و شاخص هاي نيروي كار و مهاجرت را بیان نموده
و سپس رابطه ی بین مهاجرت و نیروی کار در ایران را در سال 1385 براساس
فرضيه هاي تحقيق بررسی می نماید. اطلاعات موردنياز اين بررسي نتايج آمار و ارقام
سرشماري هاي عمومي نفوس و مسكن در سال 1385 مي باشد كه همگي توسط
مركز آمار ايران تولید و منتشر شده است.
بررسي حاضر نشان مي دهد كه بین مهاجرفرستی و نرخ بیکاری در استان های کشور
رابطه ی مستقیمی وجود دارد، چنین رابطه ای اهمیت بازنگری برنامه ها و ایجاد
فرصت های اشتغال به طور هماهنگ در کلیه نقاط کشور و تاثیر آن را در بازتوزیع جمعیت
در کشور نشان می دهد.
کلید واژه: مهاجرت- نرخ مهاجرت پذیری- نرخ اشتغال- دیدگاه اقتصادی مهاجرت- بازتوزیع جمعیت
این مقاله در پنجمین همایش انجمن جمعیت شناسی ایران به عنوان مقاله برتر انتخاب شد.
متن کامل این مقاله در هفته نامه خبری تحلیلی برنامه شماره ۳۸۰ متشر شده است.
به منظور مشاهده کامل این مقاله به لینک زیر مراجعه کنید:
http://www.spac.ir/barnameh/Barnameh%20Electronical/380/p2.htm
الهام فتحي*

اشاره:
جمعيت هر سرزميني مهمترين سرمايه ملي آن مرز و بوم است
كه هم منبع توليد و هم عامل مصرف آن كشور به شمار ميرود،
هريك از اقشار جوامع انساني در ساختن و اداره جامعه، به گردش
درآوردن چرخهاي توليدي و اقتصادي، پاسداري و غني ساختن ميراث
فرهنگي و انتقال آن به نسلهاي بعدي نقش مهمي را ايفا ميكنند.
بديهي است كه ايفاي اين نقشها مستلزم تأمين نيازهاي اوليه
(غذا، پوشاك و سرپناه) و تأمين نيازهاي ثانوي (آموزش، بهداشت، اشتغال،
حمل و نقل، مسافرت، گذران اوقات فراغت، هزينه و درآمد خانوار و غيره)
افراد جمعيت است، كه نتايج حاصل از آن در اختيار برنامهريزان و سياستگذاران
كشور قرار ميگيرد.

این مقاله با كمك روشهای علمی به بررسی رشد جمعیت ایران به تفکیک
استانهای کشور و مناطق شهری و روستایی طی دهه 1375-1385 پرداخته
و سعی میكند تا با ارايه تصویری روشن از روند رشد جمعیت نقاط روستایی و
شهری استانهای کشور، راهکاری مناسب برای تدابیر سیاستهای جمعیتی
در سطح استانی ارايه كند.
این مقاله در هفته نامه خبری تحلیلی برنامه به شماره ۳۹۵ درج شده است.به منظور مشاهده کامل این مقاله به آدرس زیر مراجعه کنید.
http://www.spac.ir/barnameh/Barnameh%20Electronical/395/p3.htm

