جهان، درحالي كه در نيم قرن اخير، تحولات شگرفي را در حوزه هاي مختلف علمي و اجتماعي و فرهنگي پشت سرگذاشته، اما شكاف جنسيتي در سطح بين المللي به چشم مي خورد. زنان نزديك به نيمي از جمعيت جهان را تشكيل داده اند، ليكن هنوز حضور آنان در بازار كار كمرنگ است. در دهه هاي اخير سازمان هاي بين المللي به نابرابري زن و مرد در بازار كار بيش از پيش توجه نموده و آمارهاي مختلف نيز اين شكاف جنسيتي را در سطح جهاني آشكار مي نمايد.
هدف از مقاله ي حاضر ارائه تصوير و تحليلي از تحولات روند نيروي كار زنان و مردان ايران طي نيم قرن اخير مي باشد. روش تحقيق مطالعه ي اكتشافي و توصيفي است. اين تحقيق ابتدا ديدگاه آمارهاي جنسيت و سپس مفاهيم و شاخص هاي نيروي كار را معرفي نموده و در ادامه روند تحولات نيروي كار ايران را در سال هاي 1345 تا 1390 با تاكيد بر آمارهاي جنسيتي ارائه مي نمايد. منابع اين بررسي عمدتا نتايج سرشماري هاي عمومي نفوس و مسكن سال هاي 1345 تا 1390مي باشد.
بررسي حاضر نشان مي دهد هرچند كه در بستر تاريخ همواره بالاترين نرخ بيكاري به زنان تعلق داشته اما زنان شاغل از توانايي هاي تحصيلي و تخصصي بالاتري نسبت به مردان شاغل برخوردار بوده اند. شكاف جنسيتي در مشاغل دستمزدي بيش از مشاغل بدون دستمزد بوده و در سال هاي اخير همواره در حال كاهش مي باشد. شكاف جنسيتي در نيروي كار ايران وجود دارد، گرچه در سال هاي اخير تمهيداتي در خصوص كاهش اين فاصله صورت گرفته اما لازم است كه سرعت اين تمهيدات و تصميم گيريها شتاب بيشتري به خود گيرد. بديهي است كاهش اين شكاف از جمله عوامل موثر در توسعه منابع انساني و توسعه ي پايدار مي باشد.
اين مقاله در هشتمين كنفرانس جمعيت شناسي انجمن جمعيت كه در دانشگاه يزد برگزار شد براي ارائه به صورت پوستر پذيرفته شد.