جهان، درحالي كه در نيم قرن اخير، تحولات شگرفي را در حوزه ­هاي مختلف علمي و اجتماعي و فرهنگي پشت سرگذاشته، اما شكاف جنسيتي در سطح بين ­المللي به چشم مي­ خورد. زنان نزديك به نيمي از جمعيت جهان را تشكيل داده ­اند، ليكن هنوز حضور آنان در بازار كار كمرنگ است. در دهه­ هاي اخير سازمان­ هاي بين ­المللي به نابرابري زن و مرد در بازار كار بيش از پيش توجه نموده و آمارهاي مختلف نيز اين شكاف جنسيتي را در سطح جهاني آشكار مي­ نمايد.

    هدف از مقاله­ ي حاضر ارائه تصوير و تحليلي از تحولات روند نيروي كار زنان و مردان ايران طي نيم قرن اخير مي ­باشد. روش تحقيق مطالعه­ ي اكتشافي و توصيفي است. اين تحقيق ابتدا ديدگاه آمارهاي جنسيت و سپس مفاهيم و شاخص­ هاي نيروي كار را معرفي نموده و در ادامه روند تحولات نيروي كار ايران را در سال­ هاي 1345 تا 1390 با تاكيد بر آمارهاي جنسيتي ارائه مي­ نمايد. منابع اين بررسي عمدتا نتايج سرشماري­ هاي عمومي نفوس و مسكن سال­ هاي 1345 تا 1390مي ­باشد.

    بررسي حاضر نشان مي­ دهد هرچند كه در بستر تاريخ همواره بالاترين نرخ بيكاري به زنان تعلق داشته اما زنان شاغل از توانايي­ هاي تحصيلي و تخصصي بالاتري نسبت به مردان شاغل برخوردار بوده­ اند. شكاف جنسيتي در مشاغل دستمزدي بيش از مشاغل بدون دستمزد بوده و در سال­ هاي اخير همواره در حال كاهش مي­ باشد. شكاف جنسيتي در نيروي كار ايران وجود دارد، گرچه در سال­ هاي اخير تمهيداتي در خصوص كاهش اين فاصله صورت گرفته اما لازم است كه سرعت اين تمهيدات و تصميم­ گيري­ها شتاب بيشتري به خود گيرد. بديهي است كاهش اين شكاف از جمله عوامل موثر در توسعه منابع انساني و توسعه­ ي پايدار مي­ باشد. 

اين مقاله در هشتمين كنفرانس جمعيت شناسي انجمن جمعيت كه در دانشگاه يزد برگزار شد براي ارائه به صورت پوستر پذيرفته شد. 

+ نوشته شده توسط الهام فتحی در ۱۳۹۵/۱۱/۰۱ و ساعت 5 |

نيروي انساني كارآمد و متخصص از ذخاير مهم و با ارزش كشورهاي جهان مي باشد. از جمله عوامل موثر بر فرايند توسعه، نيروي انساني مشاركت كننده در آن مي باشد. جوانان به عنوان بازوی محرکه جمعيت فعال در اين پروسه جايگاه خاصي دارند. عدم توجه و بهره گيري از قابليت­هاي فطري، فكري و فيزيكي آنان دستيابي به توسعه را به تاخير مي اندازد.

دسترسي این گروه از جمعیت به منابع و امكانات از مباحثي است كه در دهه­ي اخير مورد توجه سازمان ملل قرارگرفته و آمارهاي ارائه شده در سطح جهانی اهمیت اين موضوع را بیش از پیش نشان مي دهند.

هدف از مقاله ي حاضر ارائه تصوير و تحليلي از ساختار جمعیت ایران و سپس بررسی وضعيت نيروي كار زنان و مردان جوان ایرانی طي 30 سال اخير مي باشد كه مي تواند براي برنامه ريزي­ها و سياستگزاري­هاي جمعيتي و اجتماعی و اقتصادی و بالاخره توسعه مفيد باشد. روش تحقيق مطالعه ي اكتشافي و توصيفي  مي باشد. اين تحقيق پس از بررسی جمعیت و ساختار آن در ایران، مفاهيم و شاخص­هاي نيروي كار را معرفي و توصيف و سپس روند تحولات  نيروي كار  ايران را  طي سال­هاي 1365 تا 1385 با تاكيد برنرخ بیکاری جوانان ارائه و سپس فرضيه هاي تحقيق را بررسي مي نمايد. اطلاعات مورد نياز اين بررسي نتايج آمار و ارقام سرشماري­هاي عمومي نفوس و مسكن از  سال­هاي 1365 تا 1385 مي باشد كه همگي توسط مركز آمار ايران تولید و منتشر شده است.

 

بررسي حاضر نشان مي دهد در حال حاضر تغییرات عمده ای در ساختار جمعیت ایران بوجود آمده است. به عبارتی پنجره جمعیتی فر صت ها که در حال حاضر ایران مراحل پایانی آن را طی می نمایند، فرصتی محدود و کوتاهی است که درصورت استفاده بهینه از آن  می توان به رشد و شکوفایی اقتصادی کشور سرعت بخشید. در چنین شرایطی ایجاد بسترهای مناسب برای اشتغال جوانان و کاهش نرخ بیکاری آنان  از جمله عوامل موثر در توسعه­ی منابع انساني و توسعه­ي پايدار مي باشد، وضعیتی که سه دهه قبل برای کشور چین اتفاق افتاد و با بهره­گیری مناسب از جمعیت جوان آن روز، در حال حاضر این کشور به عنوان یکی قطب های اقتصادی دنیا مطرح است.

بررسی ها نشان می دهد گرچه سیاستمداران و برنامه ریزان در سال­هاي اخير تمهيداتي درخصوص كاهش نرخ بیکاری جوانان فراهم آورده اند، اما این تمهیدات کافی نبوده و با توجه به کوتاه بودن مدت تورم جوانی جمعیت در ایران و قرار گرفتن در سال های پایانی آن لازم است كه اين تمهيدات و تصميم گيري­ها با شدت سرعت و شتاب بيشتري به خود بگیرد.

 

این مقاله کاری است مشترک با سرکار خانم  بهناز سرخیل در ششمین همایش انجمن جمعیت شناسی ایران که در دانشکده علوم اجتماعی در آبان ماه ۱۳۹۱ برگزار شدُ به صورت سخنرانی ارائه شد.

+ نوشته شده توسط الهام فتحی در ۱۳۹۱/۰۹/۰۱ و ساعت 11 |

الهام فتحی

شواهد علمی و تجربی گویای آن است که نیاز به مسکن از نظر کیفی و کمی، تحت تاثیر روندها و گرایش های جمعیتی قرار دارد. در واقع این دو پدیده یعنی جمعیت و مسکن هریک بر دیگری اثر دارد و از آن تاثیر می پذیرد. از یک سو تغییر در تعداد، ساخت سنی و جنسی جمعیت، ازدواج، باروری، مرگ ومیر، نوع و بافت خانوارها نیاز به مسکن را دگرگون می سازد و از سوی دیگر فراهم بودن یا نبودن مسکن و دیگر ویژگی­های آن، بر روند تغییرات جمعیت اثر می­گذارد. بنابراین می توان گفت مناسب ترین شیوه­ی بررسی این دو پدیده بررسی توام آن­ها است.

امروزه پژوهشگران در اکثر کشورهای در حال توسعه به این نتیجه رسیده اند که تعریف مسکن به یک واحد مسکونی محدود نمی شود، بلکه کل محیط مسکونی را در بر می گیرد. در دومین اجلاس اسکان بشر (1996) که در استانبول برگزار شد، مسکن مناسب چنین تعریف شده است: "سرپناه مناسب تنها به معنای وجود یک سقف بالای سر هر شخص نیست، سرپناه مناسب، یعنی آسایش مناسب، فضای مناسب، دسترسی فیزیکی و امنیت مناسب، امنیت مالکیت، پایداری و دوام سازه ای، روشنایی تهویه و سیستم گرمایی مناسب، زیر ساخت های اولیه از قبیل آب رسانی، بهداشت و آموزش، دفع زباله، کیفیت مناسب زیست محیطی، عوامل بهداشتی مناسب، مکان مناسب و قابل دسترسی از نظر کار و تسهیلات اولیه که همه ی این موارد باید باتوجه به استطاعت مردم تامین شود."

در اصل سی و یک قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز دسترسی به مسکن مناسب حق خانواده ایرانی محسوب شده است. سرپناه مناسبی که بتواند انسان را در برابر شرایط جوی مصون نگهداشته به ساکنانش آرامش، سلامت و شادابی عرضه کند.

 شایان ذکر است که شاخص‌های کمی و کیفی مسکن در میان شاخص‌های مسکن، مناسب‌ترین ابزار اندازه‌گیری پیشرفت و تحقق هدف‌های کلی مسکن است. به ‌گونه‌ای که با استفاده از این شاخص‌ها می‌توان کلیه سطوح فردی و جمعی را مورد ارزیابی قرارداد.

 

بنابراین با توجه به اهمیت بررسی وضع مسکن و ارتباط آن با جمعیت در این مختصر ابتدا به مطالعه اقلام آماری در سرشماری های نفوس و مسکن پرداخته و سپس روند تحولات جمعیت، خانوار و واحدهای مسکونی و شاخص های کمی و کیفی مسکن در کشور را طی 40 سال اخیر بررسی نموده و سپس به چالش های اقتصاد مسکن پرداخته و در پایان به ارائه نظرات و پیشنهادات می پردازد. بر اساس این بررسی وضعیت مسکن در طی 40 سال اخیر شاهد دوره­های رکود و رونق تورمی بوده است. نیاز به مسکن با افزایش جمعیت تشدید و با کاهش آن تعدیل می شود و این نکته ای است که کمتر مورد عنایت برنامه­ریزان قرارگرفته و در این میان افزایش نسبت شهرنشینی نیز بعد خانوار را در کل جامعه تقلیل داده و بر سرعت رشد آن می افزاید.

 

این مقاله در همایش تحلیل روندهای جمعیتی کشور در ۲۹ و ۳۰ آذر ماه سال ۱۳۹۰ به صورت سخنرانی ارائه و  به عنوان مقاله برتر برگزیده شد.

به منظور مشاهده این مقاله به لینک زیر مرجعه کنید:

http://demography.ir/Category/Areas-of-Population-Studies/%D8%AC%D9%85%D8%B9%DB%8C%D9%91%D8%AA-%D9%88-%D9%85%D8%B3%DA%A9%D9%86/%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF-%D8%AA%D8%AD%D9%88%D9%91%D9%84%D8%A7%D8%AA-%D8%AC%D9%85%D8%B9%DB%8C%D9%91%D8%AA%D8%8C-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%B1-%D9%88-%D8%AA%D8%BA%DB%8C%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%AA-%DA%A9%D9%85%D9%91%DB%8C-%D9%88-%DA%A9%DB%8C%D9%81%DB%8C-%D9%85%D8%B3%DA%A9%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1-%D8%A8%D8%A7-%D9%86%DB%8C%D9%85%E2%80%8C%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%A2%DB%8C%D9%86%D8%AF%D9%87.html

+ نوشته شده توسط الهام فتحی در ۱۳۹۰/۱۰/۰۳ و ساعت 8 |

 

در هر کشوری مهاجرت و باز توزیع جمعیت از عوامل مهمی است که برنامه ریزان و

سیاستگزاران برای کنترل جمعیت، جهت دادن به جابجایی های جمعیتی و نیز هدایت

 جمعیت به سوی قطب های مختلف اقتصادی به آن توجه دارند. پدیده ی مهاجرت را

 می توان از ابعاد گوناگون جمعیتی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مورد مطالعه قرار

 داد. در جمعیت شناسی مهاجرت به طور عام عبارت است از تغییر محل اقامت فرد از

یک نقطه به نقطه دیگر. مهاجرت دارای ابعاد گوناگونی می باشد. مهاجرتها را می توان

 به دو گروه عمده مهاجران داخلی و مهاجران خارجی و یا بین المللی تقسیم کرد. به

 بیانی دیگر مهاجرت ممکن است داخل یک کشور یا بین کشورهای مختلف باشد. اگر

جابجایی جمعیت در داخل مرزهای سیاسی یک کشور انجام شود، آن را مهاجرت

 داخلی می نامند و اگر مبدا و مقصد مهاجرت دو کشور مختلف باشد، مهاجرت

بین المللی خوانده می شود.

آمارهای مهاجرت در مطالعات جمعیت شناسی دارای کاربرد فراوانی بوده و به ويژه

 در پيش بيني هاي جمعيتي و تدوين فرضيه هاي مهاجرت لازم و ضروری است. در این

 راستا جمعیت شناس می بایست تغييرات میزان های مهاجرت را از زماني به زمان

ديگر، مورد مطالعه و بررسي قرارداده و در پيش بيني ها و آينده نگري هاي جمعيتي

 فرضيات مهاجرتی را با دلايل مستدل و محكمي ارائه نماید. بررسی ها نشان می دهد

 که هنوز در ایران آمارهای قابل اعتمادی در مورد آمار مهاجرت به ویژه آمار مهاجرت

 خارجی وجود ندارد.

تحقیق حاضر پژوهشی کاربردی است. به عبارتی با توجه به اهميت آمار مهاجرت در

 پژوهش ها،  برنامه ریزی ها و سیاستگذاری های جمعيتي از يك سو و عدم دسترسی

 به آمارهای مهاجرت بین المللی از سوي ديگر، در مقاله ی حاضر سعی شده پس از

تعریف مهاجرت، انواع مهاجرت، منابع آمارهای مهاجرت در کشور را معرفی و در کنار آن

چالش های موجود در این زمینه را تشریح نماید و در نهایت ضرورت هماهنگی هرچه

بیشتر کمیته بخشی آمار جمعیت را منعکس نماید. نتیجه اینکه نظام های اطلاعاتی در

 هر سرزمینی به عنوان اعضای حسی مدیریت عمل می کنند و سیاستمداران را در

ترسیم نمای فعلی و دورنمای راهبردی کمک می نماید. لذا یک نظام اطلاعاتی مناسب

 می تواند، شواهد لازم را برای تصمیم گیری و عملکرد مدیریت فراهم سازد. حاصل یک

نظام اطلاعاتی مطلوب، شاخص هایی هستند که هم می توانند داده های خام را به

اطلاعات مفید تبدیل نمایند و با توانایی خود زمینه را برای مقایسه خدمات ارائه شده

و امکانات مختلف هموار کنند.

کلید واژه: انواع مهاجرت- مهاجرت بین المللی- نظام آمارهای ثبتی- کمیته بخشی آمار جمعیت

این مقاله در پنجمین همایش انجمن جمعیت شناسی ایران به صورت پوستر ارائه شده است.همچنین در هفته نامه خبری تحلیلی برنامه شماره ۳۶۶ با عنوان "ضرورت روش های اصلاح تولید آمار مهاجرت در کشور" منتشر شده است.

برای مشاهده کامل متن این مقاله به لینک زیر مراجعه کنید.

http://www.spac.ir/barnameh/Barnameh%20gozashteh/366/barname%20366.pdf

+ نوشته شده توسط الهام فتحی در ۱۳۹۰/۰۳/۰۳ و ساعت 13 |

الهام فتحی

همگام با آغاز توسعه ی اقتصادی در هر کشوری، مهاجرت داخلی عنصر مهمی در

 رشد جمعیت آن کشور محسوب می شود. به خصوص در مناطقی که مهاجرپذیر

 هستند، فرصت های شغلی، دستمزدهای بهتر، امکانات تحصیلی و سایر عوامل

 باعث جذب جمعیت از سایر مناطق می شوند.

از دیدگاه اقتصادی، مهاجرت ها اعم از مهاجرت های داخلی و خارجی، مکانیزمی

برای بازتوزیع نیروی کار می باشد. همچنین ایجاد فرصت های شغلی در مناطق مختلف

 یک سرزمین می تواند بر پراکندگی و توزیع جمعیت آن منطقه تاثیرگذار باشد.

با نگاهی اجمالی به پراکندگی جمعیت در کشور می توان به این واقعیت پی برد که

 تراکم جمعیت در مناطق مختلف کشور بسیار متفاوت می باشد، به گونه ای که از نظر

 استانی بیشترین تراکم جمعیت در سال 1385 در استان تهران با مقدار 713 و کمترین

 تراکم در استان سمنان با مقدار 6 نفر در هر کیلومترمربع بوده است. بدیهی است وجود

 منابع و امکانات در قسمت هایی از کشور باعث تمرکز و تراکم جمعیت و تعدادی از

شهرهای بزرگ و مهم شده است (ازجمله پایتخت)، درحالی که در نقاطی دیگر به

 دلیل عدم دسترسی به منابع و امکانات مختلف اجتماعی، فرهنگی و...  در زمره

 نقاط دفع کننده جمعیت محسوب می شوند. البته نقش عوامل طبیعی و موانع

 جغرافیایی را نیز نباید در این جابه جایی ها نادیده گرفت. صرف نظر از عوامل طبیعی

 به نظر می رسد از جمله عوامل مهم جذب جمعیت در یک منطقه وجود فرصت های

 شغلی، دسترسی به امکانات رفاهی، اجتماعی، فرهنگی و .. باشد. از این میان

 فرصت های شغلی نقش ویژه ای در جابه جایی های جمعیتی ایفا می نمایند.

بنابراین بررسی حرکت های جمعیتی در کشور از یک سو و بررسی وضع اشتغال

 از سوی دیگر برای هرگونه برنامه ریزی و حرکت به سوی توسعه اقتصادی اجتماعی

 ضرورت می یابد. به عبارتی بررسی رابطه ی بین مهاجرت و اشتغال می تواند همچون

 چراغی روشن راه را برای  آینده نگری و برنامه ریزی ها و نیز بازنگری برنامه ها و ایجاد

 فرصت های اشتغال در کلیه نقاط کشور هموار نماید.

هدف از مقاله ي حاضر ارائه تصوير و تحليلي از رابطه ی مهاجرت داخلی (بین استانی)

و نیروی کار در کشور براساس نتایج عمومی نفوس و مسکن سال 1385 می باشد.

روش تحقيق مطالعه ي اكتشافي و کاربردی مي باشد. اين تحقيق پس از معرفی

 ديدگاه اقتصادی مهاجرت، مفاهيم و شاخص هاي نيروي كار و مهاجرت را بیان نموده

 و سپس رابطه ی بین مهاجرت و نیروی کار در ایران را در سال 1385 براساس

فرضيه هاي تحقيق بررسی می نماید. اطلاعات موردنياز اين بررسي نتايج آمار و ارقام

 سرشماري هاي عمومي نفوس و مسكن در سال 1385 مي باشد كه همگي توسط

مركز آمار ايران تولید و منتشر شده است.

بررسي حاضر نشان مي دهد كه بین مهاجرفرستی و نرخ بیکاری در استان های کشور

 رابطه ی مستقیمی وجود دارد، چنین رابطه ای اهمیت بازنگری برنامه ها و ایجاد

 فرصت های اشتغال به طور هماهنگ در کلیه نقاط کشور و تاثیر آن را در بازتوزیع جمعیت

 در کشور نشان می دهد.

کلید واژه: مهاجرت- نرخ مهاجرت پذیری- نرخ اشتغال- دیدگاه اقتصادی مهاجرت- بازتوزیع جمعیت

این مقاله در پنجمین همایش انجمن جمعیت شناسی ایران به عنوان مقاله برتر انتخاب شد.

متن کامل این مقاله در هفته نامه خبری تحلیلی برنامه شماره ۳۸۰ متشر شده است.

به منظور مشاهده کامل این مقاله به لینک زیر مراجعه کنید:

http://www.spac.ir/barnameh/Barnameh%20Electronical/380/p2.htm

+ نوشته شده توسط الهام فتحی در ۱۳۹۰/۰۳/۰۲ و ساعت 8 |

نيروي انساني كارآمد و متخصص از ذخاير مهم و با ارزش كشورهاي جهان

 مي باشد. ازجمله عوامل موثر بر فرايند توسعه، نيروي انساني

مشاركت كننده در آن مي باشد. نقش نيروي انساني ماهر در روند توسعه

 انكار ناپذير است. زنان نيز به عنوان نيمي از جمعيت فعال كشورها در اين

پروسه جايگاه خاصي دارند. عدم توجه و بهره گيري از قابليت هاي فطري،

فكري و فيزيكي آنان دستيابي به توسعه را به تاخير مي اندازد. بديهي

است كه اين موضوع مي بايست در فرايند توسعه پايدار و برنامه ريزي ها و

 سياستگذاري ها مورد توجه قرار گيرد.

 هدف از مقاله ي حاضر ارائه تصويري از تفاوت هاي وضيعت نيروي كار و

اشتغال زنان و مردان طي 40 سال اخير در ايران مي باشد كه مي تواند

 براي برنامه ريزي ها و سياستگذاري هاي جمعيتي و توسعه مفيد باشد. روش

 تحقيق مطالعه ي اكتشافي و توصيفي مي باشد. اين تحقيق ابتدا ديدگاه

 آمارهاي جنسيت و سپس مفاهيم و شاخص هاي نيروي كار را معرفي و توصيف

 نموده و سپس روند تحولات نيروي كار در جمعيت  ايران را در طي سال هاي

1345 تا 1385 با تاكيد بر آمارهاي جنسيتي بررسي مي نمايد. اطلاعات مورد نياز

اين بررسي نتايج آمار و ارقام سرشماري هاي عمومي نفوس و مسكن از

سال هاي 1345 تا 1385 مي باشد،كه همگي توسط مركز آمار ايران تهيه و

منتشر شده است.

نتيجه آنكه شكاف جنسيتي در آمارهاي نيروي كار كاملا مشهود است

گرچه مطالعه حاضر نشان مي دهد در سال هاي اخير تمهيداتي در خصوص

 كاهش اين فاصله صورت پذيرفته، اما لازم است كه سرعت اين تمهيدات و

 

 

 

 تصميم گيري ها شتاب بيشتري به خود بگيرد. زيرا از جمله عوامل موثر در

توسعه منابع انساني و توسعه ي پايداركاهش اين شكاف مي باشد. لذا لازم

است سياستگذاران و برنامه ريزان به اين مهم توجه بيشتري نمايند. شايان ذكر

 است كه بين افزايش روز افزون سطح تحصيلات و بالارفتن سطح آگاهي و

 توانمندي هاي هاي زنان با افزايش ميزان تمايل به مشاركت در بازار كار اثر

مستقيمي وجود دارد. بنابراين لازم است تا سياستگذاران و برنامه ريزان درصدد

تمهيداتي براي ورود جوانان به ويژه زنان جوان و تحصيكرده به بازار كار باشند.

این مقاله در چهارمین همایش انجمن جمعیت شناسی ایران به صورت سخنرانی ارائه شده است.

+ نوشته شده توسط الهام فتحی در ۱۳۹۰/۰۲/۱۸ و ساعت 9 |

امروزه سرشماري عمومی نفوس و آمارگيري از ویژگی های جمعیت در

 اكثر كشورهاي جهان متداول مي باشد. از جمله اهداف سرشماری

عمومی نفو س، جمع آوری اطلاعات پایه ای در زمینه ویژگی های جمعیت

 نظیر سن، جنس ، مهاجرت، وضع زناشویی و فعالیت و ... می باشد که

اطلاعات وسیعی را در اختیار برنامه ریزان و تصمیم گیران و پژوهشگران

قرار می دهد. علاوه براین نتایج حاصل از سرشماری به عنوان اطلاعات

چارچوبی در طرحهای نمونه ای که در سال های پس از سرشماری انجام

می شود به کار می رود. نظر به اینکه سرشماری عمومی نفوس و مسکن

 هر ده سال یک بار و با هزینه کلانی اجرا می شود، لازم است تا کل جمعیت

 را پوشش داده و در عین حال نتایج حاصله از دقت و اعتبار بالایی برخوردار

باشد. زیرا هرگونه خطا و اشتباه در نتایج سرشماری می تواند در مطالعات،

 بررسی و برنامه ریزی های آتی اثر منفی و در برخی موارد جبران ناپذیر بگذارد.

    به همین دلیل پژوهشگران و صاحبنظران روش های مختلفی را برای ارزیابی

 سرشماری ها طراحی کرده اند. از جمله این روش ها، بررسی میزان پاسخ بدست

 آمده از واحدهای مورد مراجعه و هریک از پرسش های آن می باشد.

بی پاسخی بیان کننده ی تلاش ناموفق در بدست آوردن اطلاعات مورد نظر

 از واحد واجد شرایط بوده و پایین بودن این میزان درنتایج طرح های آماری یا

سرشماری ها منعکس کننده ی کیفیت بالای نتایج حاصل از سرشماری ها و

 طرح های آماری می باشد. روش های بی پاسخی به طور کلی به دو روش

پیشگیری و درمان (جانهی) تقسیم بندی می شود.

     هدف کلی مطالعه حاضر طراحی و ابداع راه کاری است تا با بهره گیری

از آن بتوان در حد امکان از بروز «انواع بی پاسخی»(بی پاسخی واحد آماری

و بی پاسخی قلم اطلاعاتی) پیشگیری کرد. در این روش به منظور افزایش

مشارکت آحاد جامعه و اجرای بهتر سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال

 1385، پیشنهاد می شود مرکز آمار ایران با وزارت آموزش و پرورش ارتباط کاری

 برقرار نماید. با این فرض که آموزش اصول سرشماری در برنامه های آموزشی

مدارس و دادن تکالیف منزل به دانش آموزان به احتمال بسیار زیادی بتواند در

 آماده سازی اذهان عموم به ویژه خانواده ها ی دارای فرزند دانش آموز موثر

باشد و در نتیجه میزان مشارکت خانوارها در سرشماری عمومی نفوس و مسکن

 سال 1385 افزایش یابد. زیرا چنین روشی باعث گفتمان و تبادل اطلاعات بیشتر

بین دانش آموزان و والدین آنها شده و درنتیجه میزان آگاهی والدین به ویژه والدینی

 که نسبت به این موضوع اطلاع کمتری دارند، افزایش می یابد. در این تحقیق چگونگی

 ارتباط برقرار کردن مرکز آمار ایران با آموزش و پرورش و مدارس و چگونگی محتوای

 مواد آموزشی و روش آموزش و برنامه آموزشی و بالاخره روش ارزیابی این روش

 و نتیجه گیری از آن به تصویر کشیده شده است.

 این مقاله در سومین همایش انجمن جمعیت شناسی ایران به صورت سخنرانی ارائه شده است.

+ نوشته شده توسط الهام فتحی در ۱۳۹۰/۰۲/۱۸ و ساعت 9 |

 

درسال هاي اخير، برنامه ريزان و سياستگذاران، توجه زيادي به نيازهاي

ويژة نوجوانان و جوانان و تقاضاي روزافزون جمعيت جوان براي دستيابي

 به اطلاعات و خدمات داشته اند. از جمله دلايل چنين توجهي افزايش

قابل ملاحظة جمعيت جوان و نوجوان مي باشد.

با توجه به اينكه رشد سريع جمعيت جوان فشارسنگيني را به توسعة

خدمات آموزشي، بهداشتي و برنامه هاي هدف دار اشتغال و ايجاد

فرصت هاي شغلي واردمي نمايد، لازم است در اين زمينه مطالعات

جمعيت شناختي با دقت بيشتري صورت پذيرد تا نتايج آن در اختيار

برنامه ريزان و سياستگذاران قرارگيرد.

 

درحال حاضر، در بسياري از كشورهاي جنوب شرقي و جنوبي و مركزي

آسيا و تقريبا در اكثر كشورهاي شرقي، دورة انبساط جمعيت جوان با

سرعت به حد نهايي خود رسيده است.

 

علاوه بر تعداد مطلق جمعيت جوان، نسبت جمعيت جوان به كل جمعيت

 نيز توجهات خاص سياسي را مي طلبد. آمار و ارقام نشان مي دهد كه

 در طي 45 سال اخير،  نسبت جمعيت جوان  ايران (سنين 15-24سال) در

 مقايسه با كل جمعيت، در حال افزايش بوده است. بدين ترتيب كه اين نسبت

 از 42/15 درصد در سال 1335 به 55/20 درصد درسال 1375 و به  1/24 درصد

در سال 1380 رسيده است. پيش بيني مي شود كه اين مقدار در سال 1385،

 به حد نهايي خود برسد. (17/25 درصد)

     گرچه سياستگذاران نگران چنين مسئله اي مي باشند، ليكن  دورة انبساط كوتاه

 خواهد بود. بدين ترتيب كه تورم جواني در ايران از اوايل دهة 1370 آغاز شده و در

 اواسط دهة 1380 به حدنهايي خود خواهد رسيد و پس از آن نسبت جمعيت جوان

  به سرعت رو به كاهش خواهد گذاشت و در سال 1400 هجري شمسي مقدار آن

 به 03/15 درصد خواهد رسيد . بديهي است كه از اين زمان به بعد سياستگذاران

 لازم است به گونه اي برنامه ريزي نمايند تا نسبت جمعيت جوان از اين مقدار كمتر

 نشود، زيرا در غير اينصورت جمعيت كشور با ركود جواني روبرو خواهد شد.

این مقاله در دومین همایش انجمن جمعیت شناسی ایران به صورت پوستر ارائه شده است.

+ نوشته شده توسط الهام فتحی در ۱۳۹۰/۰۲/۱۸ و ساعت 9 |

 

با توجه به كاربرد فراوان ميزان باروري كل (TFR) در مطالعات جمعيت شناسي

به ويژه در  پيش بيني هاي جمعيتي از جمله سؤالاتي كه در هنگام تهيه و تدوين

 فرضيات باروري پيش مي آيد اين است كه تغييرات مربوط به TFR تحت تأثير چه

عواملي است؟ و چگونه مي توان اين عوامل را شناسايي نمود؟

TFR، حاصل جمع ميزانهاي باروري ويژة سني ضرب درعدد 5 مي باشد و از آنجايي

كه ميزانهاي باروري ويژة سني به تركيب سني زنان (عوامل قبل از ازدواج) و سطح

 باروري زنان ازدواج كرده (عوامل بعد از ازدواج) تجزيه ميشود، تغييرات در  TFR را

مي توان به اين دو مورد نسبت داده و آنها را سنجيد.

 توضيح اينكه عوامل تأثيرگذار ديگري نيز در ميزانهاي باروري وجود دارند مانند

خوداري عمدي و غيرعمدي از زناشويي، بيماري يكي از زوجين، فاصله گذاري ميان 

 زمان ازدواج و تولد اولين فرزند، نازايي و نظايرآن كه  مي توان از آنها به عنوان عوامل

 واسطه اي نام برد.

Fashion, dress, coat, jacket, jeans

حال اين سؤال مطرح مي شود كه سهم هريك از عوامل قبل و بعد از ازدواج در

كاهش TFR ايران در دهة 1375-1365 چه مقدار بوده است؟ پاسخ به اين سؤال

 هدف اصلي مقالة حاضر را تشكيل مي دهد. براي رسيدن به چنين هدفي از روش

 استانداردسازي ميزان باروري كل استفاده شده است. روش مذكور براين فرض

استوار است كه در جوامع داراي سطوح بالاي باروري، كاهش تعداد مواليد،

 همزمان با تغييراتي در ويژگيهاي اجتماعي و جمعيتي و فرهنگي جوامع آغاز

 مي شود. بدين ترتيب كه تغييردر ويژگيهاي اجتماعي و فرهنگي جامعه ممكن

است برسني كه زنان وارد زندگي زناشوئي مي شوند، تأثيرمعني داري داشته

 باشد. بديهي است كه چنين وضعيتي به نوبة خود مي تواند برجمعيت مادران

واقع در سنين باروري (49-15ساله) و تعداد كودكان آنان و در نتيجه بر ميزان باروري

 كل تأثير گذارد.

 

در اين مقاله سعي شده تا با استفاده از آمارهاي سرشماري عمومي نفوس و

 مسكن سال 1365،آمارگيري جاري جمعيت سال 1370 و نتايج آمارگيري از طرح

باروري- مرگ ومير سال 1375 كه همگي توسط مركز آمار ايران اجرا شده است،

تغييرات TFR  در دو دورة 5 ساله يعني 1370-1365 و  1375-1370 مورد مطالعه و

 بررسي قرارگيرد. اين بررسي براي كل كشور و هريك از نقاط شهري و روستايي به

صورت جداگانه محاسبه شده است.

نتايج حاصله نشان مي دهد كه در دورة 10 سالة 1375-1365 نقش عوامل بعد از

 ازدواج دركاهش ميزان باروري بيش از عوامل قبل از ازدواج و اين حالت در دورة 5

ساله دوم به مراتب شديدتر از دورة 5 سالة اول بوده است.

 این مقاله در اولین همایش انجمن جمعیت شناسی ایران به صورت سخنرانی ارائه شد.درضمن این مقاله دراین همایش به عنوان مقاله برتر و نگارنده آن به عنوان جمعیت شناس جوان معرفی شد.

+ نوشته شده توسط الهام فتحی در ۱۳۹۰/۰۲/۱۴ و ساعت 14 |