نوروز یکی از کهن‌ترین جشن‌های به جا مانده از دوران باستان است .خاستگاه نوروز در ایران باستان است و هنوز مردم مناطق مختلف فلات ایران در آغاز فصل بهار نوروز را جشن می‌گیرند. نوروز در ۹ کشور ایران، افغانستان، تاجیکستان، ازبکستان، ترکمنستان، قزاقستان، قزقیزستان، آذربایجان و آلبانی با همین نام تعطیل رسمی است. این جشن امروزه یکی از جشن‌های بنیادین آسیا شناخته می‌شود.

بدین ترتیب جغرافیای پهناور نوروز و همزمانی آن با بهار طبیعت در نیمکره­ی شمالی و پیشینه­ی باستانی آن و تأکید این جشن بر نوع‌دوستی و مهرورزی در میان جهانیان، باعث توجه سازمان ملل و دیگر کشورها به نوروز شد. در متن به تصویب رسیده در مجمع عمومی سازمان ملل، نوروز، جشنی با ریشه ایرانی که قدمتی بیش از ۳ هزار سال دارد و امروزه بیش از ۳۰۰ میلیون نفر آن را جشن می‌گیرند توصیف شده‌است.

یکی از راه های شناخت کشورهایی که نوروز را به رسمیت شناخته و این ایام را جشن می گیرند، مطالعه ی کمی و کیفی جمعیت و بررسی جغرافیای انسانی و شاخص­های جمعیتی و اجتماعی آنها می باشد. به این ترتیب براي پي بردن به اوضاع جمعيتي كشورهای دارای جشن نوروز يكي از بهترين روش‌ها، مقايسه اطلاعات آماري[1] و به ویژه اطلاعات و شاخص­های جمعیتی هریک از كشورهای تشکیل دهنده منطقه است.

این مقاله کاری مشترک با جناب آقای طه نوراللهی می باشد که در فصنامه جمعیت شماره ۷۹بهار ۱۳۹۱ منتشر شده است.

1ـ اطلاعات آماری از طریق سرشماري ها، آمارگيري‌هاي نمونه‌اي و آمارهاي ثبتي به دست می آید.

+ نوشته شده توسط الهام فتحی در ۱۳۹۲/۰۱/۱۴ و ساعت 10 |

 

 

امروزه اكثر كشورهاي جهان تلاش مي نمايند تا سياست جمعيتي معيني را با توجه

 به اوضاع جمعيتي، اجتماعي، فرهنگي، اقتصادی و سياسي كشور خود اتخاذ كنند.

دگرگوني‌هاي جمعيتي كشورها و ايجاد ارتباط آن با جنبه‌هاي مختلف برنامه‌ريزي ايجاب

مي‌كند كه دولت‌ها در برخي از كشورها به دنبال جلوگيري از افزايش سريع جمعيت باشند.

 بسياري از كشورهاي آسيايي و آفريقايي كمترتوسعه يافته، اين نوع سياست جمعيتي را

اعمال مي‌كنند. جمعيت اين كشورها با روند سريعي رشد پيدا مي‌كند و مسائل بسياري را

 در برنامه‌ريزي‌هاي بهداشتي، آموزشي، فرهنگي و اقتصادي باعث مي‌شود. سياست

 جمعيتي اين كشورها را "آنتي ناتاليست[1]" يعني ضد افزايش جمعيت مي‌نامند. در

اين گونه كشورها، دولت‌ها با انجام تبعليغات وسائل جلوگيري از باروري را به رايگان فراهم

 مي‌سازند و از خانواده‌هاي كم‌جمعيت حمايت مي‌كنند.

در گروه ديگري از كشورها، سياست جمعيتي در جهت عكس است. كشورهاي صنعتي

 اروپاي غربي و شمالي در اين طبقه‌بندي قرار مي‌گيرند. در اين كشورها با دگرگون شدن

عوامل گوناگون فرهنگي و اجتماعي و نيز تغيير شكل خانواده، روند افزايش جمعيت

 سيري منفي دارد يا افزايش آن بسيار كند است.

دولت از راه ايجاد تسهيلات مختلف و حمايت‌هاي مادي، شامل حمايت‌هاي پيش از تولد،

 تغذيه، بهداشت، آموزش، كاهش ماليات در صورت داشتن فرزند بيشتر و بسياري ديگر

 از اين قبيل، به والدين كمك مي‌كنند. اين نوع سياست جمعيتي را "ناتاليست[2]" مي‌نامند.

نتايج اعمال سياست‌هاي جمعيتي مختلف را مي‌توان در تحولات آمار جمعيت و

شاخص‌هاي جمعيتي كشورهاي مختلف بررسي كرد.

براي پي بردن به اوضاع جمعيتي كشور، يكي از بهترين روش‌ها، مقايسه اطلاعات آماري

با داده‌هاي آماري ساير كشورها است. مقايسه اوضاع جمعيتي مشخص خواهد كرد كه

 وضع و موقعيت كشور از نظر متغيرهاي جمعيتي و شاخص‌هاي مربوطه چگونه است و

 مقام ايران در بين ساير نقاط جهان را نشان مي دهد. بر همین اساس در تحقیق حاضر

 سعی شده تا جمعیت و تعدادی از شاخصهای مرتبط بر آن در سطح جهانی و  قاره ای

در سال 1385 (2006 میلادی) مشخص و با شاخصهای جمعیتی و موقعیت کشور مقایسه

 شود.

مطالعات نشان داد که ایران از نظر تعداد جمعیت در سطح جهانی دارای رتبه ی هجدهم،

 از نظر تراکم جمعیت دارای رتبه ی صدو هفتاد و پنجم، از نظر میزان موالید دارای رتبه 

هفتادو چهارم، از نظر میزان خام مرگ و میر دارای رتبه بیست و ششم، از نظر میزان خام

 مرگ و میر تولد دارای رتبه شست و هشتم، از نظر شاخص میزان باروری کل دارای رتبه

 شست وسوم، از نظر میزان رشد طبیعی جمعیت دارای رتبه هفتاد و سوم می باشد.

این مقاله کاری است مشترک با آقای طه نوراللهی که در فصلنامه جمعیت شماره ۵۷ و ۵۸ متتشر شده است.

Anti natalist[1]

[2] Natalist

+ نوشته شده توسط الهام فتحی در ۱۳۹۰/۰۲/۱۹ و ساعت 13 |

 

منطقه آسیای جنوب غربی دارای وسعتی حدود 12 میلیون کیلومتر مربع شامل 25

کشور (کشورهای ایران، پاکستان، افغانستان، ازبکستان، آذربایجان، ارمنستان،

 تاجیکستان، قرقیزستان، قزاقستان، ترکمنستان، گرجستان، ترکیه، قبرس، عراق،

 لبنان، فلسطین، سوریه، عربستان، امارات متحده عربی، قطر، کویت، یمن، اردن،

عمان و بحرین) با جمعیت حدود 540 میلیون نفر می باشد که پنج حوزه ژئوپلتیک

مهم جهان (آسیای مرکزی - قفقاز- شبه قاره هند- خلیج فارس و خاورمیانه) را در

برگرفته و در بین قاره های آفریقا، اروپا و سرزمین های روسیه، چین و هند قرار دارد.

 این منطقه با وجود پیشینه تاریخی- تمدنی چندین هزار ساله و اشتراکات فرهنگی-

دینی بعنوان غنی ترین کانون فرهنگی تمدنی جهان و دارا بودن منابع عظیم طبیعی،

 مزیت ها و ظرفیت های توسعه ای استثنایی، کماکان از مناطق کم توسعه یافته جهان

محسوب می شود و فاقدالگویی از همکاری های توسعه جمعی می باشد.

یکی از راه های شناخت منطقه آسیای جنوب غربی مطالعه ی کمی و کیفی جمعیت

 و بررسی شاخص های جمعیتی و اجتماعی منطقه می باشد. زیرا اعتقاد براین است

 که هرگونه پيشرفت و توسعه ی اقتصادي- اجتماعي در هر منطقه ای منوط به كم

 وكيف جمعيت در آن محدوده است. به بياني ديگر نتايج مطالعات جمعيت شناختي كه

 عمدتاًٌَُ‏ًُ از آمارهاي جمعيتي حاصل مي شوند زيربناي برنامه ريزي ها و سياستگذاري هاي

 خرد وكلان هر سرزميني به شمار مي آيند. بديهي است كه برنامه ريزي و سياستگذاري

 بدون توجه به آمارهاي جمعيتي و شاخص هاي آن مي تواند صدمات جبران ناپذيري را به

 سرمايه و ثروت ملي منطقه  وارد نمايد.

براي پي بردن به اوضاع جمعيتي كشورهای منطقه آسیای جنوب غربی يكي از بهترين

 روش‌ها، مقايسه اطلاعات آماري[1] و به ویژه اطلاعات و شاخص های جمعیتی هریک

 از كشورهای تشکیل دهنده منطقه است. مقايسه اوضاع و شاخص های جمعيتي منطقه

 مشخص خواهد كرد كه وضع و موقعيت هر كشور از نظر متغيرهاي جمعيتي و

 شاخص‌هاي مربوطه چگونه است و می توان آنها را با شاخص ها ی جهانی مقایسه

نموده و همچنین مقام ايران را نیز در بين سايرکشورهای منطقه نشان داد. شاخص های

 مورد نظر عبارتند از: جمعیت، مساحت، تراکم جمعیت، میزان موالید، میزان خام مرگ و

 میر،میزان باروری کل، میزان رشد طبیعی جمعیت، نرخ باسوادی، نسبت شهرنشینی،

نسبت روستا نشینی، مهاجرت، شاخص برابری قدرت خرید

 

این مقاله کاری است مشترک با آقای طه نوراللهی که در فصلنامه جمعیت شماره ۶۳ و ۶۴ به چاپ رسیده است.

+ نوشته شده توسط الهام فتحی در ۱۳۹۰/۰۲/۱۹ و ساعت 8 |