در بررسی نيروی کار می توان گفت کل جمعیت به دو گروه کلی تفکیک می شود، جمعیت کمتر از 10 سال (15 سال) که هنوز قادر نیستند وارد بازار کار شوند و جمعیت 10 ساله (15 ساله) و بیشتر که توان ورود به بازار کار را دارا هستند. البته در بسیاری از کشورها سن قانونی ورود به بازار کار 15 ساله و بیشتر است. جمعیت 10 ساله و بیشتر خود شامل دو گروه می شود، جمعیت شاغل و جمعیت جویای کار. جمعیت غیرفعال از نظر اقتصادی نیز شامل جمعیت محصل (اعم از دانشجو و دانش آموز، خانه دار، دارای درآمد بدون کار و سایر می شود.

 

بر اساس طبقه بندی فوق بسیاری از شاخص های نیروی کار  و نیز شاخص های کلیدی بازار کار محاسبه و بررسی می شود.

شاخص هاي كليدي بازار كار

سازمان بين المللي كار، به منظور هماهنگي و كمك به كشورهاي عضو براي شناخت تحولات بازاركار و اتخاذ سياست هاي مناسب بازاركار، در سال 1996 اقدام به مطالعة گسترده براي تعريف و تدوين يك سري شاخص كرده است تا بتواند اين مهم را به انجام برساند. پس از تبادل نظرها و پژوهش هاي گسترده اي كه كارشناسان آمار كار و تحليلگران بازاركار انجام داده اند، سرانجام در سال 1997 روي هجده شاخص عمده براي تحليل و شناخت بازاركار توافق حاصل شد. در سال 2000 اين شاخص ها به 20 مورد افزايش و امروزه تحت عنوان "شاخص هاي كليدي بازاركار" شناخته مي شود و به اختصار KILM نام گرفته است. این شاخص ها کلا در هفت گروه زیر طبقه بندی شده اند:

گروه اول‌: مشاركت در دنياي كار

گروه دوم‌: وضعيت اشتغال

گروه سوم‌: بيكاري، توسعه نيافتگي و عدم فعاليت

گروه چهارم‌: آموزش و بيسوادي

گروه پنجم‌: دستمزدها و هزينه هاي نيروي كار

گروه ششم‌: بهره وري

گروه هفتم‌: درآمد، رفاه و فقر

+ نوشته شده توسط الهام فتحی در ۱۳۹۶/۰۷/۰۳ و ساعت 9 |

 جهان، درحالي كه در نيم قرن اخير، تحولات شگرفي را در حوزه ­هاي مختلف علمي و اجتماعي و فرهنگي پشت سرگذاشته، اما شكاف جنسيتي در سطح بين ­المللي به چشم مي­ خورد. زنان نزديك به نيمي از جمعيت جهان را تشكيل داده ­اند، ليكن هنوز حضور آنان در بازار كار كمرنگ است. در دهه­ هاي اخير سازمان­ هاي بين ­المللي به نابرابري زن و مرد در بازار كار بيش از پيش توجه نموده و آمارهاي مختلف نيز اين شكاف جنسيتي را در سطح جهاني آشكار مي­ نمايد.

    هدف از مقاله­ ي حاضر ارائه تصوير و تحليلي از تحولات روند نيروي كار زنان و مردان ايران طي نيم قرن اخير مي ­باشد. روش تحقيق مطالعه­ ي اكتشافي و توصيفي است. اين تحقيق ابتدا ديدگاه آمارهاي جنسيت و سپس مفاهيم و شاخص­ هاي نيروي كار را معرفي نموده و در ادامه روند تحولات نيروي كار ايران را در سال­ هاي 1345 تا 1390 با تاكيد بر آمارهاي جنسيتي ارائه مي­ نمايد. منابع اين بررسي عمدتا نتايج سرشماري­ هاي عمومي نفوس و مسكن سال­ هاي 1345 تا 1390مي ­باشد.

    بررسي حاضر نشان مي­ دهد هرچند كه در بستر تاريخ همواره بالاترين نرخ بيكاري به زنان تعلق داشته اما زنان شاغل از توانايي­ هاي تحصيلي و تخصصي بالاتري نسبت به مردان شاغل برخوردار بوده­ اند. شكاف جنسيتي در مشاغل دستمزدي بيش از مشاغل بدون دستمزد بوده و در سال­ هاي اخير همواره در حال كاهش مي­ باشد. شكاف جنسيتي در نيروي كار ايران وجود دارد، گرچه در سال­ هاي اخير تمهيداتي در خصوص كاهش اين فاصله صورت گرفته اما لازم است كه سرعت اين تمهيدات و تصميم­ گيري­ها شتاب بيشتري به خود گيرد. بديهي است كاهش اين شكاف از جمله عوامل موثر در توسعه منابع انساني و توسعه­ ي پايدار مي­ باشد. 

اين مقاله در هشتمين كنفرانس جمعيت شناسي انجمن جمعيت كه در دانشگاه يزد برگزار شد براي ارائه به صورت پوستر پذيرفته شد. 

+ نوشته شده توسط الهام فتحی در ۱۳۹۵/۱۱/۰۱ و ساعت 5 |

از زمان پيدايش انسان بر روي زمين، زن و مرد هر دو كار مي كردند و تقسيم كار بر حسب سن و جنس از سوي مردم شناسان و فرهنگ شناسان در ميان اقوام مختلف مورد توجه قرار گرفته است. تا شروع قرن بيستم هنگاميكه بيشتر مردان در مزارع به كار اشتغال داشتند، زنان نه تنها كليه امور مربوط به منزل را عهده دار بودند، بلكه به موازات آن در مزارع نيز كار مي كردند. اين روند ادامه داشت تا اينكه در قرن بيستم (پس از انقلاب صنعتي) تدريجاً“ زنان به سوي بخش هاي صنعتي، اداري و خدماتي روي آوردند. در جنگ جهاني دوم و در طول شكوفايي اقتصادي طي سال هاي 1960-1950 تعداد زنان مزدبگير افزايش قابل توجهي يافت.

در جهان غرب، حركت هاي فمنيستي(5) برای  نخستين بار در دهه 1630 آغازشد و به عنوان يك جريان باريك ولي مستمر ادامه پيدا كرد. اما از 1780 تا زمان كنوني نوشته هاي فمنيستي بصورت يك كوشش دسته جمعي درآمده است. اعلام سال 1976 به عنوان «سال جهاني زن» و در پي آن اعلام «دهه زن» از سوي سازمان ملل متحد توجه جهانيان را به نقش انكارناپذير زنان در توسعه جلب كرد و انگيزه هاي لازم را در سازمان هاي بين المللي و بسياري از حكومت ها به منظور تلاش در رفع تبعيض از زنان بوجود آورد. در همين زمان و به خصوص بعد از اعلام «سال زن» حجم عظيمي از تحقيقات زنان در توسعه  WID (Women In Development) به بررسي مسائل خاص زنان از ديدگاه هاي گوناگون پرداختند.

مطالعات نشان می دهد در حال حاضر ايران در سطح جهاني و حتي در ميان كشورهائي كه داراي توسعه انساني متوسط اند، پايين ترين نسبت اشتغال را دارا مي باشد. حال با توجه به اينكه در دوران نوسازي و بازسازي اقتصادي – اجتماعي پس از جنگ تحميلي  به سر  مي بريم و نيز به دليل اينكه دولتمردان جمهوري اسلامي ايران درصددند كه همگام با توسعه اقتصادي اجتماعي و فرهنگي كشور به اشتغال زنان توجه و اهميتي بيشتر از گذشته اعمال نمايند و نيز به علت اينكه :

1.   تاكنون هيچ گونه تحقيق جمعيت شناختي به صورت مقايسه اي در مورد اشتغال زنان در دوران قبل و بعد از انقلاب اسلامي ايران صورت نگرفته است.

2.   به دليل اهميت اين نوع تحقيقات براي برنامه ريزي هاي خرد و كلان  در سطح كشور، سعي مي شود تا اشتغال زنان در طول چهار دوره سرشماري (45،55،65،1375) با دقت، مورد كنكاش و بررسي قرار گيرد. تغييرات و دگرگوني هاي اشتغال زنان در اين دوره 30 ساله را بررسي نموده و نشان دهد كه اين تغييرات و تحولات در دوران قبل از انقلاب اسلامي ايران  ( سرشماري هاي 1345 و 1355) و دوران بعد از انقلاب اسلامي كه خود شامل دو دوره جنگ تحميلي (سرشماري 1365) و نوسازي و بازسازي اقتصادي (سرشماري 1375) است، به چه نحو بوده است.

روش تحقيق، مطالعه ی كتابخانه اي و مشاهده ی اسنادي ( مشاهده ی غيرمستقیم) است. در این تحقیقی در مرحله نخست، اطلاعات لازم، از سرشماري ها و نشريات بويژه جداول منتشره توسط مركز آمار ايران و سازمان برنامه و بودجه و امور مشاركت بانوان و يونيسف و سازمان اسناد و مدارك علمي ايران و دفتر توسعه فعاليت هاي زنان روستائي، جمع آوري و به منظور سهولت تجزيه و تحليل در جداول و نماگرهاي مختلف طبقه بندي و توصيف شده اند.

در مرحله دوم روابط بين متغييرهاي مورد بررسي در پژوهش بررسي و توصيف شده و سپس با مراجعه به چارچوب تئوريك كار مورد تحليل قرار گرفته است.

در مجموع مي توان چنين نتيجه گرفت

1.    تواناسازي زنان ودختران از طريق ارتقاء آموزش و مهارت هاي شغلي امري بسيار حياتي براي توسعه پايدار است. پژوهش حاضر نشان مي دهد كه افزايش نسبت زنان شاغل داراي تحصيلات عالي در دهه اخير، در افزايش مشاركت آنان در مشاغل علمي و تخصصي و مديريتي مؤثر مي باشد.

2.    اين پژوهش نشان مي دهد كه كاهش نسبت اشتغال زنان (با وجود اجراي برنامه هاي سوادآموزي زنان و افزايش نسبت باسوادي آنان) ، در دوران جنگ تحميلي، در افزايش ميزان باروري كل TFR مؤثر بوده است.    

3.    برنامه هاي سوادآموزي و اشتغال در دوران بازسازي اقتصادي كشور(سال 1375 و در هر دو منطقه شهر و روستا) در كاهش ميزان باروري كل TFR مؤثر واقع شده است.

4.     افزايش نسبت باسوادي و برنامه هاي سوادآموزي زنان در كشور(به تنهائي) نمي تواند، در استقلال مالي زنان نقش اساسي و تعيين كننده را بازي نمايد. بنابراين لازم است كه به همراه اجراي برنامه هاي سوادآموزي زنان، سطح تخصص آنان، بيش از گذشته فراهم آيد، تا بانوان جامعه ما نيز بتوانند به حقوق خود آگاهي بيشتري يابند. به اين ترتيب آموزش متناسب، موجب تواناسازي روزافزون زنان دركسب درآمد مستقل و درنتيجه بالارفتن جايگاه آنان در جامعه و مشاركت بيشتر آنها

در تصميم گيري هاي خانوادگي از جمله تصميم گيري در برنامه هاي تنظيم خانواده گردد.

 

این مقاله در ششمین کنفرانس آمار به صورت پوستر ارائه شده است.

(5) واژه «فمنيسم» براي اولين بار، در سال 1873 وارد زبان فرانسه شد. فرهنگ لغت «بر»، اين مفهوم را چنين تعريف مي كند : «آئيني كه طرفدار گسترش حقوق و نقش زن در جامعه است». (ميشل، آندره – جنبش اجتماعي زنان – ترجمه هما زنجاني زاده – نشر نيكا- مشهد – چاپ اول- 1372- ص 11)

+ نوشته شده توسط الهام فتحی در ۱۳۹۰/۰۲/۲۱ و ساعت 8 |

نيروي انساني كارآمد و متخصص از ذخاير مهم و با ارزش كشورهاي جهان

 مي باشد. ازجمله عوامل موثر بر فرايند توسعه، نيروي انساني

مشاركت كننده در آن مي باشد. نقش نيروي انساني ماهر در روند توسعه

 انكار ناپذير است. زنان نيز به عنوان نيمي از جمعيت فعال كشورها در اين

پروسه جايگاه خاصي دارند. عدم توجه و بهره گيري از قابليت هاي فطري،

فكري و فيزيكي آنان دستيابي به توسعه را به تاخير مي اندازد. بديهي

است كه اين موضوع مي بايست در فرايند توسعه پايدار و برنامه ريزي ها و

 سياستگذاري ها مورد توجه قرار گيرد.

 هدف از مقاله ي حاضر ارائه تصويري از تفاوت هاي وضيعت نيروي كار و

اشتغال زنان و مردان طي 40 سال اخير در ايران مي باشد كه مي تواند

 براي برنامه ريزي ها و سياستگذاري هاي جمعيتي و توسعه مفيد باشد. روش

 تحقيق مطالعه ي اكتشافي و توصيفي مي باشد. اين تحقيق ابتدا ديدگاه

 آمارهاي جنسيت و سپس مفاهيم و شاخص هاي نيروي كار را معرفي و توصيف

 نموده و سپس روند تحولات نيروي كار در جمعيت  ايران را در طي سال هاي

1345 تا 1385 با تاكيد بر آمارهاي جنسيتي بررسي مي نمايد. اطلاعات مورد نياز

اين بررسي نتايج آمار و ارقام سرشماري هاي عمومي نفوس و مسكن از

سال هاي 1345 تا 1385 مي باشد،كه همگي توسط مركز آمار ايران تهيه و

منتشر شده است.

نتيجه آنكه شكاف جنسيتي در آمارهاي نيروي كار كاملا مشهود است

گرچه مطالعه حاضر نشان مي دهد در سال هاي اخير تمهيداتي در خصوص

 كاهش اين فاصله صورت پذيرفته، اما لازم است كه سرعت اين تمهيدات و

 

 

 

 تصميم گيري ها شتاب بيشتري به خود بگيرد. زيرا از جمله عوامل موثر در

توسعه منابع انساني و توسعه ي پايداركاهش اين شكاف مي باشد. لذا لازم

است سياستگذاران و برنامه ريزان به اين مهم توجه بيشتري نمايند. شايان ذكر

 است كه بين افزايش روز افزون سطح تحصيلات و بالارفتن سطح آگاهي و

 توانمندي هاي هاي زنان با افزايش ميزان تمايل به مشاركت در بازار كار اثر

مستقيمي وجود دارد. بنابراين لازم است تا سياستگذاران و برنامه ريزان درصدد

تمهيداتي براي ورود جوانان به ويژه زنان جوان و تحصيكرده به بازار كار باشند.

این مقاله در چهارمین همایش انجمن جمعیت شناسی ایران به صورت سخنرانی ارائه شده است.

+ نوشته شده توسط الهام فتحی در ۱۳۹۰/۰۲/۱۸ و ساعت 9 |