کارگاهی مبل سازی در منطقهای از شهر تهران نمونهای بود که میبایست برای انجام آزمایش سرشماری کارگاهی سال ۱۳۸۱ به آن مراجعه میشد. هنگام ورود به این کارگاه تعدادی کارگر مشغول کار بودند. مرد میانسالی که نگران به نظر میرسید جلو آمد و گفت: با کی کار دارید؟! از کجا آمدید؟! از بیمه آمدید؟!!! ما گفتیم که از مرکز آمار ایران و برای آمارگیری کارگاهی آمدیم. او گفت که صاحب کارگاه نیست و برای ناهار به خانهاش رفته است و غروب میآید.
در حالی که ما به دنبال کارگاه دیگری به عنوان کارگاه جایگزین میگشتیم و با تعدادی از کارگران مشغول صحبت بودیم، راننده گروه با زرنگی خاصی با فردی که گفته بود صاحب کارگاه به خانهاش رفته مشغول صحبت شد و متوجه شدیم که او صاحب کارگاه بوده است و چون از بیمه و عدم بیمه نمودن کارگران خود وحشت دارد به ما دروغ گفته و از ترس خود را به ما معرفی نکرده و صاحبان سایر کارگاهها نیز به همین دلیل خود را از دیدگان ما پنهان کرده بودند.
برچسبها: خاطره